مریضی مامان جون
وای پسرم وای که چه روزها و لحظات سختی رو داشتیم مامان جون یعنی مامان من یکدفعه دلش درد گرفت و رفتیم بیمارستان و گفتن چسبندگی روده است و روده کوچک مسدود شده و باید عمل بشه و وای ........... عمل می شه و 50 به 50است رضایت عمل و ............ خیلی سخته تا 3صبح پشت درب اطاق عمل ایستادن و ........ صدای ناله های مادتو شنیدن و ناتوان از انجام کاری............. خواهرت بابات وداداش هات و همه همه منتظر یه خبر خوب همه درحال گریه ........... اما مامان تو دریغ از یه لحظه اشک ریختن و ترسیدن میدونی چرا ؟ چون من به خدای خودم ایمان دارم و می دونی چرا ؟چون من ازش مامان امو خواستم و اونم بهم می...